درباره سخنرانی جناب آقای ناطق در شب 23 ماه مبارک رمضان در بارگاه امام رضا علیه السلام و تشنجی که به میان آمد، زیاد گفتند و نوشتند. گزارش زیر، ویرایش و تلخیصی از قلم کسی است که در آن جلسه حضور داشته است:
« شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان در کنار حرم و بارگاه ملکوتی حضرت ثامن الحجج علیهم السلام در مشهد مقدس، همراه با بچه های طرح ولایت حضور داشتم. مطابق با برنامه های حرم ابتدا دعای جوشن کبیر توسط مداح اهل بیت میرداماد خوانده شد و بعد از آن نیز مداحی مختصری در آن بارگاه ملکوتی برگزار شد.
سخنران آن مراسم حجت الاسلام ناطق نوری بود. سخنان آقای ناطق بیشتر حول بررسی تفاوت زمان حضرت امام (ره) با حال بود که ایشان معتقد بودند که در زمان امام (ره) فلان بود و فلان بود ولی الان.... از طرفی دیگر این بزرگوار در کل، دولت را زیر سوال برد. این سخنان تاب تحمل را از مردم عادی و بچه های طرح ولایت گرفت و مردم و بچه های طرح ولایت با فرستادن چند صلوات، شروع به خارج شدن از صحن کردند.
فردای صبح اون روز سایت های گوناگون تعبیرهایی مطابق میل و اهداف خود از مراسم شب بیست و سوم داشتند و چند سایت نوشته بودند که بسیجیان تند رو با سر دادن شعار و پرتاب بطری آب به اقای ناطق مانع از ادامه سخنرانی ایشان شدند و مراسم به هم خورده است. من تا وقتی که داخل حرم بودم، در جایگاهی بسیار نزدیک به آقای ناطق بودم و چیزی یا کسی را مشاهده نکردم که بطری آبی به سمت ایشان پرتاب کند.
در کل تحلیلم در مورد اتفاق آن شب این است که آقای ناطق سخنهایی را ایراد کردند که آن شب موقع گفتن آنها نبود. و از طرفی دیگر این که بچه ها و مردم اعتراض خود را با فرستادن چند صلوات نشان دادند کار درستی بود ولی اگر کسی به سمت اقای ناطق نوری بطری آبی پرتاب کرده کار پسندیده ای انجام نداده است و این را زیادهروی میدانم. »
معتقدم گام کج اول را جناب آقای ناطق برداشتهاند که با کجسلیقگی تمام، در شبی که مردم دنبال مباحث معنوی و اخلاقی هستند، پرتنشترین بحث سیاست داخلی را انتخاب کرده است.
گویا ایشان به جای آنکه به فکر شنوندگان اعم از حاضران و کسانی که از سیما بحث را دنبال میکردند، باشند به فکر خودشان بودند و خالی کردن کینهای که شاید هیچ مجلس بزرگتری برای آن برایشان فراهم نمیشد! لذا در خوشبینانهترین حالت، ایشان را ناطقی کج سلیقه و در بدبینانهترین حالت باید ایشان را کسی دانست که در پی خالی کردن کینه شخصی خود است!
گویا ایشان سادهترین رکن سخنرانی را هم فراموش کرده بودند که « هر سخن، جایی و هر نکته، مقامی دارد»!